گیر افتادن در آروارههای شیر اصلا چیز خاصی نیست، آنچه خوفناک است شریکشدن در ذائقه اوست.
دشوار است تشخیصِ اینکه چه کسی دارد داوطلبانه همراه سیل شنا میکند.
بعضیها منتظر چراغ قرمز میمانند تا مجبور نشوند به آن طرف خیابان بروند.
چرا خیلی فکر میکنم؟ تا به خیلی چیزها فکر نکنم.
رؤیای بردهها: بازاری که در آن، آدم حق داشته باشد خودش برای خودش اربابی بخرد.
هملت امروز: بودن بدون بودن، یا در عین باشندگی نبودن.
منبع: "فکرهای اصلاح نشده: استانیسلاو یرژی لتس"
- ۹۱/۰۴/۱۱