امشب پرستوی علی از آشیان پر می کشد
داغ فراق فاطمه ،آخر علی را می کشد
روح و روانم هم آشیانم یا فاطمه یا فاطمه
اسما بریز آب روان بر روی گل برگ گلم
امشب پرستوی علی از آشیان پر می کشد
داغ فراق فاطمه ،آخر علی را می کشد
روح و روانم هم آشیانم یا فاطمه یا فاطمه
اسما بریز آب روان بر روی گل برگ گلم
برنامه های غفلت برای من!
اینقدر برنامه های غفلت منظم و انعطاف پذیره که هر چی برنامه ریزی میکنم جلوش کم میاره!!
پ.ن: الکی مثلا خیلی برنامه ریزی می کنم
پ.ن:همین
میروی اما چرا آتش به جانم میزنی
در شمار عاشقان قبری به نامم میزنی
میروی آهسته داری میبری من را کجا
روح را با رفتنت کردی چرا از تن جدا
وقتی توی ماشین آموزش رانندگی بشینی و دل به ماشین ببندی یعنی چی!!!!
به دنیایی دل بستیم که موقتی و وسیله آموزشه
مامور انتظامی: پاشو آزمون قبول نشدی و ماشین مال خودت نیست و فرصت امتحان دوباره رو نداری و برو به درک......
منبع: آقا فرعی با بسیاری دخل و تصرف
گاهی وقتا یه چیزایی شبیه پاپاپ باز میشه توی زندگی و زندگی جدیدی رو ایجاد می کنه
سلاااااااااااااااااااااااام پاپاپ
پ.ن: همین!
ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
خیالانگیز و جانپرور چو بوی گل سراپایی
نداری غیر از این عیبی که میدانی که زیبایی
من از دلبستگیهای تو با آیینه دانستم
که بر دیدار طاقت سوز خود عاشقتر از مایی
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
ِ ای خدا: ﺍﮔﺮ ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﻦ ﮔﻨﺎﻫﻰ ﺑﺎﻗﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻨﻮز ﻧﺒﺨﺸﻴﺪﻩای, کرم کن و از آن گناه قبل از آنکه صبح این شب آخر رمضان طلوع کند در گذر , ای مهربانترین مهربانان عالم (بخشی از دعای امام صادق ع در وداع ماه رمضان)
همه اومدند خودش نیمده
میگه باباش نذاشت
:همین
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
حرف ها دارم اما ... بزنم یا نزنم ؟
با تو ام ! با تو ! خدا را ! بزنم یا نزنم ؟
همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست
چه کنم ؟ حرف دلم را بزنم یا نزنم ؟
آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است