بعد یک عمر قناعت دگر آموخته‌ام
عشق گنجی است که افزونی‌اش از انفاق است
بیش از آن شوق که من با لب ساغر دارم
لب ساقی به دعاگویی من مشتاق است
جام می نزد من آورد و بر آن بوسه زدم
آخرین مرتبه مست‌شدن اخلاق است
- ۹۲/۰۴/۰۲
پیام های کوتاه
-
۲۱ خرداد ۹۴ , ۱۱:۴۵Unsubscribe
-
۱۸ خرداد ۹۴ , ۰۸:۴۴اسماعیل
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
-
۰۱/۰۲/۰۱Single access failear point
-
۰۰/۱۲/۲۶غرضم وصل تو باشد
-
۹۸/۱۰/۱۳این جمعه خسته بودم - خسته نباشی
-
۹۸/۱۰/۱۳جرزنی پیچک
-
۹۸/۱۰/۱۳درجا
-
۹۷/۱۱/۱۷گـاه لیـلا،گـاه لیـلا،گـاه لیـلا
-
۹۷/۱۰/۱۹سوال من شروع 1
-
۹۷/۰۴/۰۵از ره به در شدم دیوانه تر شدم
آخرین نظرات
-
۲۳ فروردين ۰۲، ۱۷:۱۲ - نرگسخوب بود مرسی. یکی از تکنیک های خلاقیته
-
۳۰ آذر ۰۰، ۰۹:۱۴ - هرمزبسیار زیباست ممنون از گذاشتن این پست قشنگتون
-
۱۱ فروردين ۹۵، ۱۱:۴۵ - علی نیاشعر قشنگی هست بیت سوم مصرع دومش ...
-
۲۹ بهمن ۹۴، ۱۳:۵۵ - مدیر مسئولگویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود
-
۱۲ آذر ۹۴، ۱۳:۰۷ - آقای مربّعشعرا از خودتونه؟
-
۲۷ مرداد ۹۴، ۱۹:۱۸ - امیرحسین چگونیانقشنگ بود
یک جمله
- انیشتین:اگر واقعیات با نظریات هماهنگی ندارند، واقعیتها را تغییر بده.
- اگر از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را
- این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
- صد بار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت/ یک جمله شکایت به نگارم بنگارم
- میان شاخه های گل مشو پنهان که پیدایی
- انسان خوبی باش ولی وقتت رو برای اثباتش به دیگران تلف نکن
- رفتم! رسیدم! نشد! خوب نیست! نرو ! ببین!
- مرحم زخمهای کهنه ام کنج لبان توست بوسه نمیخواهم، چیزی بگو ... "احمد شاملو"
- به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟
- تنها کسانی مردانه می میرند که مردانه زیسته باشند. (شهید آوینی)
- یا من یعطی من سئله
- هیچ شنیده ای که مرغی اسیر، قفس را هم بر دارد و با خود ببرد؟(آوینی)
- به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
- بیا بازم با هم بازی کنیم! همون بازی پیچ و پیچک! این دفعه دیگه نوبت توئه! تو پیچ باش من پیچک!
- این رویاهای ما هستند آیندهی ما را میسازند.... پس بریم بخوابیم !
- حداقل یکبار توی عمرتون به خودتون فکر کنین، وگرنه ممکنه بزرگترین کمدی زندگیتون رو ازدست بدید.
- بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است
- سرو ها ایستاده می میرند... مدتهاست که افتادهام
- شد شد، نشد نشد (نشد؟؟)
- خواهد گذشت، همچون گذشته ها! نه یادی و نه سوزی!
آخرین مرتبه
۲
تیر۹۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.