شکنجه میکنی مرا،مرا که سخت خسته ام
چگونه میزنی مرا،منی که دست بسته ام
مرا چه ساده باختی میان این قمار ها
منی که همچو بت ترا،به سجده می نشسته ام
دلم شکسته از توو، تمام حرف های تو
منی که راست بوده ام،خم شده و شکسته ام
نکرده ها برای تو هزار بار کرده ام
چرا ندیده ای مرا،منی که بد گسسته ام
درون پیله خسته ام ،من همچو غنچه بسته ام
ولی هنوز هم ز تو ،همیشه من خجسته ام
منم همان که لحظه ای غلط نکرده بوده ام
همان که از گناه ها ،همیشه می گذشته ام
تو بعد آنکه اعتماد ز من فروگرفته ای
اگرچه چون مدیر ها ،ولی که ورشکسته ام
شعر از:ali_nia
- ۹۵/۰۱/۰۷
بیت سوم مصرع دومش اصلاح شده
اگر ممکن هست شما هم اصلاحش کنید
دلم شکسته از توو، تمام حرف های تو
چرا کنار میزنی،منی که دل شکسته ام
شعر از:ali_nia