هی تابلو زده توی خیابون:
« یک لحظه غفلت یک عمر پشیمانی »
یکی نیست بگه آخه ...
هیچی!
حیف که قول دادم دعوا نکنم ولی اگه اینطوری مینوشت بیشتر بهتر بود(حداقل برای من خیلی بهتر بود):
«یک عمر غفلت ,[فقط] یک لحظه پشیمانی »
له نمی شم زور نزن دنیا چقدر محکم می زنی نکنه خیلی خوابم سنگینه!!!!!!؟
گاهی وقتا نمی زارند حرفت رو بزنی
دهنت رو می بندند
میگند هر چی این میگه گوش کن
بعد داغون میشی
له میشی
بعد با زور مجبوری حرف اون رو گوش می کنی
بعد می فهمی اون دقیقا همون چیزی رو میگه که تو می خوای
بعدش دور خودت می چرخی
چند روزه نمیتونم با راننده تاکسی ها دعوا کنم دچار ترک دفعی شدم
دلا امشب به سـر دارم هــوای کــوی جانــان را
بسی شــوق سفـــر دارم زدایم داغ هجــــران را
به بــاغ خاطــرم امشب نشستــه گـــرد غمهایم
زدانـــه دانــه اشکم کنـم من یــــاد زهـــرایم
افتاده در این راه، سپرهای زیادی
یعنی ره عشق است و خطرهای زیادی
بیهوده به پرواز میندیش کبوتر!
بیرون قفس ریخته پرهای زیادی
این کوه که هر گوشه آن پارۀ لعلی است
خورده است بدان خون جگرهای زیادی
درد است که پرپر شده باشند در این باغ
بر شانۀ تو شانه به سرهای زیادی
از یک سفر دور و دراز آمده انگار
این قاصدک آورده خبرهای زیادی
راهی است پر از شور، که می بینم از این دور
نی های فراوانی و سرهای زیادی
هم در به دری دارد و هم خانه خرابی
عشق است و مزینّ به هنرهای زیادی
بیچاره دل من که در این برزخ تردید
خورده است به اما و اگرهای زیادی
جز عشق بگو کیست که افروخته باشند
در آتش او خیمه و درهای زیادی...
سعید بیابانکی
این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است
کـــه بـــه عشق تو قمــــر قاری قرآن شده است
مثــل من باغچـــــه ی خانــه هـــــم از دوری تــــو
بس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده است
فقط عمل!!
درس, کار , دعا, قرآن, مفاتیح, نماز, امام زمان, فکر و ... همه تعطیل
فقط عمل!!
پ.ن:اندر تاثیر جلسه ویراخلاق
گاهی وقتا subscribeها اسماعیل می شوند
باید Unsubscribe کرد تا بشود آنچه نمی شود
پ.ن ---
هر روز یک اسماعیل نو
خدایا خسته شدم از امتحانات مردود
اسماعیل هایم رو خودت قربانی کن
من زورم نمی رسه
همین!
میگن آدم وقتی یه چیزی داره ارزشش رو خوب درک نمی کنه و وقتی همون رو از دست میده تازه ارزشش رو می فهمه
بیاییم فکر کنیم
شاید فردا قدرت تفکر رو از دست بدیم
پ.ن:خوراک ذهن
وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ ﴿آلعمران: ١٤١﴾
و تا خدا کسانى را که ایمان آوردهاند خالص گرداند و کافران را [به تدریج] نابود سازد
پ.ن448: پدر ما رو در اوردی خدا!
ما که نفهمیدیم کدوم گروهیم