حل یک مشکل کوچک!

حل یک مشکل کوچک!

..::: وبلاگ شخصی یک کامپیوتری! :::..

Yemen ifyemen
پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۲۷ مرداد ۹۴، ۱۹:۱۸ - امیرحسین چگونیان
    قشنگ بود
یک جمله
  • ۰
  • ۰

باز کن در!

الهی!

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم، نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی.
در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی.
پشت دیوار نشینم، چو گدا بر سر راهی. کس به غیر از تو نخواهم، چه بخواهی چه نخواهی.
باز کن در، که جز این خانه مرا نیست پناهی.

  • MHK448
  • ۰
  • ۰

تو را دیده‌ام

تو را دیده‌ام

مثل کودکی نیم‌بیدار

که مادرش را

در تاریکای سحری می‌بیند

و آن‌گاه لبخند می‌زند و

باز به خواب می‌رود.

 

شاعر: "رابیندرانات تاگور"

 

  • MHK448
  • ۰
  • ۰

بهانه

کنار آشیانه ی تو آشیانه می کنم
فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم
یکی سوال می کند به خاطر چه زنده ای
و من برای زندگی تو را بهانه می کنم

  • MHK448
  • ۰
  • ۰

رفتن

 

نه پای رفتن داشتم و نه دلِ ماندن. " رفتن"، بریدن می‌خواست از هر آنچه رفتنی است، "رفتن"، کندن می‌خواست به سوی هر چه ماندنی است. ساده می‌نماید اما نه برای همچون منی، خو گرفته به دنیا.
 
منبع: www.ayat.ir
  • MHK448
  • ۰
  • ۰

چمدانش را بست

چمدانش را بست

خانه را خالی کرد

منتظر بود که باز

بوزد بادی سرد

 

از میان گلدان

شاخه ای گل برداشت

توی خاک دم در

شاخه گل را کاشت

6 خرداد 1391

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • MHK448

قم و جمکران

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • MHK448